دخملی در حال آشپزی
ماست خوردن
عکسای جدید دخملی
مهدی کجایی
سلام دختره خوشگل و بامزه یمامان جدیدا خیلی باحال شدی به بابایی می گی مهدی چند شب موقع خوابیدن خیلی امنم بیزحمت زدمت بعد بلند شدی نشستی گفتی مهدی بیااااااااااااا مهدی کجاییییییییییییییییییییی (به معنایی اینکه بیا ببین ماامن منو زد )من و بابایی به مدت 5 دقیقه فقط می خندیدم عاشقتمممممممممممممممم خیلی بامزه شدی خیلییییییییییییییییییییی ...
نویسنده :
الی
12:19
خوابوندن عروسکت
سلام عسلی دخمل کوچولوی مامان دو سهر وزه مریض شده چند شب پیش از بس بینیات کیپ شده بود خودت با اون دستای کوچیکت قطره یبینی رو اوردی دادی به من بعدشم روفتی رو بالشت خوابیدی الهی مامان دورت بگرده که اینقدر باهوشی گل مننننننننننننن تازه دیشب خیلی باحال بود من و بابایی داشتین سریال ستایش رو نگاه می کردیم تو پشت بابایی داشتی بازی میکردی با نی نی نمیدونی چقدر باحال بود نی نی تو گرفته بودی توی بغلت تو لای لای پیش پیشش می کردی بعد هی صورتشو بوس می کردی تازه پتو اوردی پیچیدیش وسط پتو الهی مامان فدات شه چقدر جالب بود اون صحنه ای که روی پات خوابودیشو مثلا داشتی می خوابوندیش بابایی می گه این کارا از دخملی ...
نویسنده :
الی
13:49
بدون شرحححححححححححححححححح
گل دختر مامان
عزیزکم قربون اون شیطنتات برم مامانی چرا چیزی نمی خوری خوراکت شده فقط کت و بال مرغ و میگو و کمی پاستای خالی اخه چرا مامانی رو اذیت می کنی ؟ مامانی خسته شده عزیزم ای کاش ی کم بزرگتر بودی می تونستم باهات حرف بزنم بعضی وقتا دلم می گیره و کسی نیس باهاش حرف بزنم حرفایی که نمی تونم به کسی بگم ی حرفایی بین ی مادر و دختر فک کن یعنی روزی می شه تو اینقدر بزرگ بشی بتونم در مورد مسایلی که پیش میاد باهات حرف بزنم وای خدااااااااااا باورم نمیشه عزیزم فعلا در حال بازی گوشی و انار خوردنی (عاشق انار ) بابایی از ساعت 7 صبح میره سر کار تااااااااااااااااااا 7 شب راستی امشب شب یلداس امیدوا...
نویسنده :
الی
7:06
بدون عنوان
سلام مامانی الهی قربونت برم که اینقدر شیرین زبون شدی کلمات جدیدی که یاد گرفته ای بسیجی - پیشتا (پیتزا )- مشتی حسن - اشم اکثر عمه ها از قبیل رقیه و مولود (ازت بپرسیم عمع مولود چن تا نی نی داره فورا می گی دوتا)- لیلا ملیحه جواد مرضی .... جدیدا شعرم می خونی می گی انار صددانه بقیشو نمی گی دوباره می گی دسته دسته (یعنی دسته به دسته ) تازه عمو زنجیر بافم زمزمه میکنی به این صورت زنجیز بلبهب بمنبمر(و هزار تا کلمه یدیگه که مفهومی ندارن بعد می گی بلههههه دوباره زنجیر.لمنمرئبدلهبر بعد می گی بلهههههههههههه عاشق اناری چن روز پیش خونه ی مامان بزرگ انار خوردی بعد اومدیم خونه ی مامانی گفتی انارررررررر...
نویسنده :
الی
7:35