فاطمه آقاییفاطمه آقایی، تا این لحظه: 11 سال و 10 ماه و 5 روز سن داره

مامان فاطمه طلا

دیشب رفتیم عروسی

1392/3/30 15:46
نویسنده : الی
276 بازدید
اشتراک گذاری

دیشب پسر مهناز (علی ) نامزدی گرفته بودن خانومشو برده بودنـآرایشگاه کاشون ولی نمی دونم چرا ماشین گلکاری نکرده بودن مامانی هم بیزحمت فاطمه جونشو پیش بابایی گذاشتو رفت عروسی تشویق

 بعد نمی دونی این زن علی چقدر خوشگل شده بود راستی زن محمد عمع مریمم اومده بود آخه عمه مریم رفته شمال و گرنه جرات نمی کرد بیاد

 جات خالی مامانی اینقدر دست جیغو هوراااااااااااا کردیمممممممممممممممم

 خیلی عروسی باحالی بود البته تمام عروسی محله توده ایا اینجوریه اونم طایفه ی آقا جون که دیگه یه چیزی دستی میدن فقط بزننو برقصن

 بابایی بیچاره  می گفت دو بار تا ساعت 12/30

 بیدار شدی و گریه کردی و دوباره خوابیدی آخه دیروز هم برده بودمت حموم و خسته شده بودی منم خوابوندمتو رفتم

 جات خالیییییییییییییییی مامانی خیلی عالیییییییییییییییی بود کلی روحیممممممممم عوض شدددددددددد

 خواب

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (1)

مامان ستیانفس
11 تیر 92 23:39
من شمارو لینک کردم خوشحال میشم تبادل لینک داشته باشیم